سخن مدیر مسوول نشریه ی « ساحل دریا » شماره ی 27 ؛ آذر ماه 1392
نا گفته پیداست که گرانی در جامعه فزونی یافته است. از
ارزاق عمومی و مایحتاج زندگی گرفته تا هزینه های درمان و بهداشت. یک مثل قدیمی
گیلکی رامسر این روزها شاید بیشتر مصداق داشته باشد : « فقیر
بنه بمیره » ، فقیر باید بمیرد. متاسفانه فشار اقتصادی از یک سو و فقدان
کار مناسب از سوی دیگر دو لبه ی تیز فشار بر جامعه شده است
.
یکی از کارشناسان سازمان مرتبط با گرانفروشی می گفت : الان تو جامعه گرانی داریم ، اما گرانفروشی نداریم بنابر این سازمان ما کاری نمی تواند انجام دهد.!! این که سازمانی که کارش مبارزه با گرانفروشی است کاری نمی تواند از پیش ببرد ، موضوعی است که اذیت و آزار خلق الله را باعث شده است.اجناس هر روز گران و گرانتر می شوند ؛ اما فروشنده با انصاف است و گران نمی فروشد.!!
بازی با کلماتی که در نگاه اول ساده و خنده دار می نماید
اما در باطن و متن مشکلات عدیده ای را برای قشر متوسط و ضعیف جامعه به بار آورده
است. شاید لازم باشد ساختار جدیدی به وجود آید و جلوی گرانی ها را بگیرد و این
ساختار نیازمند رئیس ، کارشناس ، کارمند و... و البته کارآفرینی و اشتغال برای عده
ای باشد، تا شاید در آتیه بتوانند جلوی گرانی را بگیرند
.
آن وقت است که چون قیمت ها ثابت می مانند ، عده ای
گرانفروشی می کنند و کارکنان سازمان مربوط اسباب اشتغالشان فراهم می شود
.
از بازی با این کلمات که بگذریم ، همانطور که پیشترها
نوشته ام ، گرانی یقه ی مردم را چسبیده است و این یقه گیری عاقبت خوشی نخواهد
داشت. ممکن است اولویت مردم هنوز گرانی نشده باشد
!! اما خدا نکند که به آن روز برسیم
.
مسوولین ارشد کشوری دست به کار شوند و الفاظ رکود ، تورم ، رکود تورمی ، بیکاری ، شاخص فلاکت و.... را به کناری بگذارند و دستگیر مرم شوند. تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی جامعه امروز بر همه ی مسوولان ارشد کشور باید تکلیفی جدی باشد. مردم هر روز می شنوند که پول های کلانی در اثر فقدان نظارت صحیح به راحتی حیف و میل می شود و شاید تحمل اتفاقات افتاده و مقایسه با وضع فعلی آن ها ؛ عصابنیت غیر قابل کنترلی را رقم زند.